«وقتی پریان دریایی را باور کردیم» از قدرت عشق میگوید و روایتی است از زندگی دو خواهر. داستانی جذاب و تکاندهنده. داستان از جایی شروع میشود که کیت، روزی در پسزمینه یک خبر فوری تلویزیون، خواهرش جوزی را مشاهده میکند، خواهری که پانزده سال است مرده و هیچ جنازهای از او یافت نشده است.
کیت، به دنبال این خبر راهی نیوزیلند میشود و در پی این سفر، زنجیرهای از حوادث شکل میگیرد که نهتنها زندگی خود، که زندگی جوزی را هم پس از گذشت این همه سال بهشدت تحت تاثیر قرار میدهد. فلاشبکهای داستان حاوی ترسهای دوران کودکی، غفلتها، سوءاستفادهها و اعتیاد است. فضاسازیهای کتاب فوقالعاده است، از سواحل سانتاکروز گرفته تا زیباییهای نیوزیلند.
باربارا اونیل، نویسنده دوازده رمان درباره زنان است، کتابهای او که برنده جوایز مختلف شدهاند به بیش از سی زبان انتشار یافتهاند. «وقتی پریان دریایی را باور کردیم» تا کنون همواره در لیست پرفروشهای آمازون، واشنگتن پست، والاستریت ژورنال و یواسای تودی جای داشته است.