اگر اقلیم روانکاوی همانا سرزمین ناخودآگاه است، استفانو بولونینی ما را با گذرگاههای پنهان و به قولی کوچه باغهای ناشناخته آن آشنا میکند. او همچنین (آن دیگری بزرگتر) راهنمای ما میشود و در طول این کتاب با سخاوتمندی تمام هر چه را از این اقلیم میداند و تجربه کرده است با ما در میان میگذارد، گویی کلیدهای رمزگشایی را که از راه کلنجار با نظریه و تجربه و رویارویی نظریه با تجربه به دست آورده است به سادگی در اختیار ما میگذارد.
بولونینی، خستگیناپذیر، همه ما را تشویق به تبادل نظر و تجربه میکند و از ما میخواهد که پنجرهها را به روی رابطه با دگرفرهنگی یا فرهنگ غیرخودی باز نگاه داریم. در همین راستا، او با نگاهی طنزآمیز، زبان بیش از اندازه تخصصی تحلیلگران را به نوعی پول رایج محلی تشبیه میکند و میپرسد که آیا در تحلیلگران توانایی تبدیل این پوچی محلی به پولی بینالمللی وجود دارد که افراد بیشتری بتوانند به آن دسترسی پیدا کنند، از سوی دیگر، بولونینی شرایط انسانی را در این اقلیم نادیده نمیگیرد.
فصلهای اصلی کتاب عبارتاند از: ابژههای فرویدی، صحبت در باب چیزها، صحبت در باب واژهها، درونروانی و بیناروانی، سگ من دکارت را نمیشناسد، امور روانی - جنسی غشای مخاطی، ماهیت پیچیده همدلی روانکاوانه، نیمه خالی یا پر لیوان، آغوش پلئوس، شجاعت ترسیدن و اعتماد به خود.