هیتلر در مرسدساش هنگام ترک مونیخ؛ از جنگلهای پهناور گذشت. قصد داشت اول به برونو، زادگاهاش و سپس به لینز، شهر جوانیاش و در نهایت به لئودینگ برود؛ جایی که والدینش آرمیدهاند. در مجموع، سفر خوبی بود. حدود ساعت شانزده، هیتلر از مرز عبور کرده بود. هوا درخشان ولی سرد بود، همراهان او متشکل از بیست و چهار خودرو و بیست کامیونت بودند. همه اینجا هستند: اس اس، اس آ، پلیش و تمام لشکر ارتش. آنها با جمعیت ارتباط برقرار میکنند. لحظهای، جلو خانهی پیشوا میایستند؛ اما وقت را تلف نمیکنند. خیلی دیرشان شده است. دختر بچهها خوشهها را تقدیم میکنند، جمعیت پرچمهای خود را با نشان صلیب اسواستیکا تکان میدهند؛ همه چیز خوب است...