ارین انترادا کلی


تولیدکننده

بازه‌ی قیمت (تومان)

از

تا

مرتب‌سازی
تعداد تصاویر
1 روز به آسمان خواهم رفت
  • 86,000 تومان
  • با تخفیف: 86,000 تومان
لالانی دختر دریاهای دور
  • 59,000 تومان
  • با تخفیف: 59,000 تومان
اول تو بازی کن (1 دوست می‌تواند همه چیز را تغییر دهد)
دنیای بی‌کران سلام
  • 49,000 تومان
  • با تخفیف: 49,000 تومان

1 روز به آسمان خواهم رفت

  • 86,000 تومان

در سال 1986 قرار است فضا‌پیمای چلنجر به فضا پرتاب شود. ناسا ترتیبی داده تا پخش ماهواره‌ای پرتاب فضا‌پیما از طریق تلویزیون‌های بسیاری از مدارس آمریکا پخش شود تا دانش‌آموزان بتوانند کریستا مک‌اولیف را ببینند که به ‌عنوان اولین معلم به فضا می‌رود. برد که آرزو دارد اولین زن فرمانده فضا‌پیما باشد، یکی از این تماشا‌چیان است. او همراه دو برادرش، فیچ وکش در خانواده‌ای نا‌آرام و متشنج و غیر‌‌قابل پیش‌بینی زندگی می‌کند. هر‌کدام در عالم تنهایی‌شان با رویا‌ها و آرزوهایشان دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند و در عالم بیرون برای این رویا‌ها می‌جنگند وخیال‌بافی می‌کنند. رویاهایی که آن‌قدر با‌هم متفاوت هستند که این خواهر و برادر‌ها را از هم دور کرده است اما زندگی چهره‌های زیبا‌تری هم برای نشان دادن دارد، فقط باید آن را در جای درست و زمان درست پیدا کرد.

لالانی دختر دریاهای دور

  • 59,000 تومان

یک روز صبح مثل روح از راه رسید. نه، مثل روح نه، زیرا دختری معمولی بود، از جنس گوشت و خون. وقتی از راه رسید که خورشید تازه داشت آب را لمس می‌کرد. توی قایق کوچکی پارو می‌زد... حالا روستا روز خاصی دارد؛ روزی که دختری از یک قایق دیده‌بانی متروکه بیرون آمد. آری. او بازگشته بود؛ لالانی،‌ دختر دریاهای دور.

اول تو بازی کن (1 دوست می‌تواند همه چیز را تغییر دهد)

  • 25,000 تومان

وقتی شارلوت صفحه‌ی بازی را از تو کمد درآورد. از آن خاک بلند شد. آن را آورد و روی میز ناهارخوری گذاشت و ماگدا هم پا به پایش آمد. ماگدا روی صندلی زیر تابلوی گلابی نشست و پرسید:” تو خیلی مهارت داری؟” شارلوت گفت:” اخیرا در اینترنت نفر دوم شدم. ولی بازی اینترنتی خیلی با بازی رو در رو فرق داره.“ ماگدا صفحه را به طرف خود کشید و کیسه‌ی حروف را تکان داد. تق تق تق برای این بازی باید بازیکنان مهره‌ای از کیسه درمی‌آوردند و هر کس که روی مهره‌اش حرفی نوشته شده بود که در ترتیب حروف الفبا جلوتر بود، بازی را شروع می‌کرد. ولی آن روز شارلوت به کیسه اشاره کرد و لبخند زد. یک‌جورایی حس بهتری داشت. گفت: اول تو بازی کن

دنیای بی‌کران سلام

  • 49,000 تومان

صدایش می‌زدند: لاک‌پشت. چون هیچ‌وقت از لاکش بیرون نمی‌آمد. هر بار که با این اسم صدایش می‌زدند، تکه‌ای از وجودش ترک برمی‌داشت. البته حقیقت داشت... ورجیل در دنیای خودش بود... در لاک خودش؛ و بیرون آمدن از این لاک برایش سخت بود. اما با این لاک چطور به چیزی که می‌خواست، می‌رسید؟

صفحه‌ی 1