ما از دل یک رابطه متولد میشویم. در بستر روابط رشد میکنیم. به واسطهِ روابطمان سخن گفتن و گوش فرادادن را میآموزیم. با روابط میبالیم، دل میبازیم و بدینترتیب رابطهای نو شکل میدهیم. تنها مرگ است که ما را از روابطمان جدا میکند.
در هر رابطهای که باشیم دیر یا زود به «اختلاف» بر خواهیم خورد. باید نسبت به این اختلافات چه رویکردی داشته باشیم؟ آیا باید از آنها بگریزیم، پنهانشان کنیم یا وانمود کنیم که وجود ندارند؟
کتاب حاضر بر اختلافات گریزناپذیر زندگی تمرکز دارد. این کتاب نشان میدهد که وظیفهی همیشگی ما پذیرش این اختلافات و حلوفصل آنهاست. با حل کردن اختلافات، ما صمیمیت، اعتماد و تابآوریمان را تقویت میکنیم.
با گوش فرادادن به هم، اذعان کردن به تفاوتهایمان و یافتن راهحلی برای عبور از اختلافها، متحدتر و شادتر خواهیم شد و این موضوع هم در بعد روابط فردی و هم در گسترهی وسیعتر روابط اجتماعیمان صادق است.