انسان تصویر و نوا را برای گفتن ناگفنیهای خود برگزید. در متن کتاب مقدس و در واقعه برج بابل زخمی روانی بر جان آدمی نشست که همواره با او همراه خواهد بود. یعنی رنج حاصل از فتور و ناتوانی در گفتن آنچه از کلام گریزان است. نقصان ذاتی کلام در ساحت هنر هستی مستقلی برای خود دست و پا کرد و همین سبب شد هنر دیگر صناعتی صرف نباشد و به مجالی در بیان امر ناگفتنی بدل شود. هنر آوردگاه امر ناگفتنی است، همان جایی که کلام یارای رفتن ندارد. کتاب پیش رو این سویه همچنان زنده هنر را بررسی میکند و میکوشد آن را در روزگار ما احیا کند.