در محیط رقابتی کسب و کار کنونی، فقدان مذاکره اثربخش معمولا یکی از دلایل اصلی عدم موفقیت است. ماهیت متغیر و پیچیدگی روابط بین خریداران و تامینکنندگان در بازار پرچالش جهانی نشان میدهد که امروزه بسیاری از افراد درگیر در کسب و کار نیاز دارند که مذاکره کنندگان کار کشتهای باشند. امروزه افراد فرآیند مذاکره را یک ابزار کمکی برای ساخت روابط مثبت میبینند. براساس مذاکرات منظم میتوان به یک راهحل قابل قبول برای تمامی طرفهای درگیر در مذاکره دست یافت. مهمتر از همه رویکرد عملگرایانه و همکاری، تکرار کسب و کار تقویت میکند که به سود هر دو طرف مذاکره میانجامد. همچنین در سالهای اخیر با توجه به جهانی شدن کسب و کارها، اقبال و توجه زیادی به مذاکرات میان فرهنگی مشاهده میشود. مشتریان اغلب میخواهند از تکنولوژیهای جدید در هر موقعیتی که بازارهای جدید به وجود میآیند، فارغ از مکان جغرافیاییشان بیشتر استفاده را داشته باشند و این امر به مدلهای جدید مذاکره که بتواند پلی بین فرهنگهای مختلف در جهان باشد را اجتنابناپذیر مینماید.