دموکراسی، برخلاف تصویری که سیاستپیشگان پوپولیست سعی میکنند از آن ارائه کنند، به هیچوجه مفهومی ساده نیست. ویل و آریل دورانت دموکراسی را مشکلترین شکل حکومت میدانند که مستلزم «بیشترین و فراگیرترین سطح هوشی» در جامعه است. (درآمدی بر تاریخ تمدن) اما سادهسازی پوپولیستی که هر پدیدهای را به دمدستیترین مفهومش فرو میکاهد، افسانهی خواست مردم. آلبرت ویل در این کتاب، خواست مردم را میشکافد و نشان میدهد که این مفهوم مبتنی بر نگاهی افسانهای به دموکراسی مشارکتی است. در مواقعی که پای انتخاب چند گزینه در میان است، یافتن پاسخی برای اینکه میل اکثریت به کدام گزینه است، اغلب سخت و دشوار میشود. در این میان، دولتها نیز نتایج همهپرسیها را به نفع خودشان تفسیر میکنند و با اتکا به «خواست مردم» بر قدرت و اختیارشان میافزایند و این درست نقطهی مقابل چیزی است که در مفهوم خواست مردم نهفته است. ویل میگوید اکنون زمان آن فرا رسیده تا از خواست مردم افسانهزدایی شود و دموکراسی مترقی را دموکراسیای میداند که در آن بتوان منتخبان را به چالش کشید، بر قدرت نمایندگان واقعی مردم افزود و از رهبران پوپولیست بازخواست کرد. دستیابی به چنین هدفی قطعاً آسان نیست و شاید هم هیچوقت حاصل نشود اما ضرورتش در جهان امروز چنان جدی است که باید همواره در این مسیر گام برداشت و تا حد امکان، چند صدایی و پیچیدگی را به جای تکصدایی و سادگی نشاند.