یکی دو سالی میشود با بچههای قدیمی روزنامهنگار و خبرنگار، هر چهار پنج ماهی یکبار سر موضوعی برای بحث توافق میکنیم و معمولا در گوشه دنجی از شهر دور هم جمع میشویم. هر بار هم یکی میزبان میشود و حساب چای و شیرینی جلسه میافتد گردنش. به طور معمول هم سعی میکنیم جلسه طوری برگزار شود که میزبان با استرس میزبانی نیاید جلسه و با جیب خالی نرود خانه...