ادی لارو از سر ناچاری و ناامید، معاملهای فاوستی انجام میدهد. او جاودانه میشود، اما این جاودانگی بهای سنگینی دارد؛ هرکس او را میبیند، فراموشش میکند، تا اینکه بعد از قرنها مرد جوانی پیدا میشود که او را فراموش نمیکند و ...
ویکتوریا شواب که برندۀ جوایز بسیاری شده و یکی از خلاقترین نویسندگان به حساب میآید، با تصویرسازیهای خیرهکننده و حرکات موازی در خطوط زمانی مختلف، اثری جذاب خلق کرده که جزو پرفروشترین کتابهای نیویورکتایمز، یواسایتودی، واشنگتنپست، آمازون و ... قرار گرفته.
شاید کتاب زندگی نامرئی ادی لارو دربارۀ دختری باشد که هیچکس او را بهخاطر نمیآورد، اما مسلما خوانندگان داستان، ادی را فراموش نخواهند کرد.
آدلین تصمیمش را گرفته است. او ترجیح میدهد یک درخت باشد، درست مانند استل. اگر قرار باشد ریشههایش رشد کنند، ترجیح میدهد بهجای این که ساقهاش را ببرند، بگذارند وحشیانه شکوفا شود. او ترجیح میدهد تنها بماند و زیر آسمان پهناور رشد کند.