بچه خرسهای کلاس خانم خرسه خیلی خوشحالند.
چون قرار است آقا خرسی بیاید و به آنها کاشتن دانه را یاد بدهد.
ولی یکدفعه بچهها خوردند به لیوان و دانهها افتادند داخل چاله آب.
بچه خرسها از ترس اینکه آقا خرسی عصبانی نشود، میخواستند دروغ بگویند. ولی...