آخر چرا همه میخواهند که ویلیام به نفع آنها شهادت بدهد؟ رزی دلش گرفته. چرا امروز هیچکس به او محل نمیگذارد؟ آخر آنیتا چطور میتواند برادر کوچولوهایش را ساکت کند؟ چرا تیم قبول نمیکند که نباید این قدر وقتش را تلف کند؟ ملیسا از کجا میتواند بفهمد که ملیسای واقعی چه کسی است؟ دوستان کیتی همه زندگی او هستند و برای همین هر وقت آنها ساکت و بیحوصلهاند او یک را حل شگفتانگیز پیدا میکند. چیزی شبیه یک معجزه، یک معجزه کوچولو!