در این بچه، با صحنههایی کوتاه و تکاندهنده از مناسبات والدین و فرزندانشان مواجه میشویم که به شکل غریبی شبیه خود واقعی ما در نقش پدر، مادر یا فرزند هستند؛ شخصیتهایی که در اوج استیصال و پریشانی، از پس دیوارهای پوشالی و خیالی، احساسات واقعی خود را در قالب خشم و عصیان بروز میدهند. در این نمایشنامه پیچیدگیهای روابط متقابل والد و فرزند به تاریکترین وجه ممکن به تصویر کشیده میشود، تصویرهای آرمانی و رویایی کنار زده میشود و به طور کل این پرسش مطرح میشود که با تمام پیچیدگیها و تناقصهای جاری در این روابط، آیا به دور از قضاوت و احساساتگری، میتوان گفت در این میان حق با کیست یا چه کسی مقصر است؟