نویسنده در این کتاب با مطرح ساختن پژوهشهایی که در زمینه مغز و رفتار انجام شده است، نشان میدهد عواملی دستاندرکارند که موجب میشوند افرادی که هوشبهر بالایی دارند، در زندگی موفقیتهای چندانی به دست نیاورند، اما کسانی که هوش متوسطی دارند، در مسیر موفقیت قرار بگیرند. این عوامل جنبة دیگری از هوشمندی را شامل میشوند که گلمن آن را «هوش هیجانی» میخواند. هوش هیجانی شامل خودآگاهی و کنترل تکانشگری، پایداری، اشتیاق و انگیزش، همدلی و مهارتهای اجتماعی میشود. این ویژگیها مشخصة افرادی است که در زندگی واقعی موفق و کارآمدند، زندگی زناشویی پرباری دارند و در محیط کار خود نظر همه را جلب میکنند. این ویژگیها همچنین معرف شخصیت و نظم، نوعدوستی و همدردی است که برای پایداری و ارتقای جامعة انسانی ویژگیهایی لازم و اساسیاند.