«کمتوجهی - بیشفعالی تقصیر شما نیست. شما ذاتا خودخواه، بیملاحظه یا بیمسئولیت نیستید.»
ممکن است پرداختن قبضها عقب بیفتد، کوهی از کارهای عقبافتاده روی هم تلنبار شود و کنترل امور کاملاً از دست خارج شود، در این لحظه خیال میکنیم راه برگشتی وجود ندارد و از همه مهمتر انگیزهای برایمان باقی نمانده است تا چارۀ این آشوبزدگی را بجوییم. انسانهای مبتلا به کمتوجهی - بیشفعالی نیاز دارند نیرویی آنها را به انضباط تشویق کند. نمیشود از آنها خواست با تمرین و ممارست به امور بینظم زندگیشان رسیدگی کنند. دلیل محکمی لازم است تا به آنها انگیزه و شهامت دهد تا به پشت سر نگاه کنند و دوباره کنترل اوضاع را به دست بگیرند. در این کتاب نویسنده در جایگاه فردی مبتلابه کمتوجهی - بیشفعالی از دستوپنجه نرم کردنش با این اختلال برایمان میگوید و راهکارهایی را در اختیارمان میگذارد که بهطور تجربی و عملی به آنها دست یافته. درنهایت، کمتوجهی - بیشفعالی هم مانند تمام اختلالها درمانپذیر است، فقط هرکس باید شیوۀ درمان خودش را خودش پیدا کند.