سایمون دختر گمشدهاش را در پارک پیدا میکند؛ نشئه، و در حال گیتار زدن و انعام گرفتن. سایمون تلاش میکند متقاعدش کند که دوباره نزد خانواده برگردد. اما دختر فرار میکند و سایمون برای بازگرداندن او وارد مسیری میشود که پر است از اتفاقات غیرمنتظره. در این مسیر، سایمون باید برای نجات دخترش رازهایی را کشف کند، و با دنیای تاریک و کثیفی روبهرو میشود که بیش از این حتی نمیدانست وجود دارد.