همه چیز با یه روز زیبای بهاری یا بهتر بگم از یه روز جمعه شروع میشه. یه دفه با درد شدیدی روی شقیقههات از خواب میپری چند دقیقه احساس خوبی تجربه میکنی و هنوز درک نمیکنی چه اتفاقی داره میافته. بعدش متوجه میشی فقط سکوت شهر بوده که از خواب بیدارت کرده...