پیتر سینگر، فیلسوف اخلاق استرالیایی و نظریهپرداز برجسته اخلاق زیستی، میکوشد بر پایه شواهدی که بهویژه از نظریه بازیها وام گرفته، نشان دهد تفسیر دستراستی از سرشت انسان، بر پایه نظریه تکامل، ناصواب است و باید با تفسیری همکارانه که نفع فرد را در گرو نفع همگان میبیند جایگزین شود. سینگر در پی آشتی دادن داروینیسم با سوسیالیسم است. برای دستیابی به این مقصود، او نخست دو وصلت نامیمون تاریخی را هدف قرار میدهد. وصلت نخست، میان داروینیسم و سرمایهداری است. وصلت دوم نیز میان سوسیالیسم و مارکسیسم برقرار است. با باز کردن این دو گره، او میکوشد دو عنصر آزاد شده، یعنی داروینیسم و سوسیالیسم، را با هم پیوند زند. اما این پیوند تنها هنگامی ممکن است که حکواصلاحاتی در هر دو نظریه صورت گیرد.