تقریبا همهی اصحاب فلسفه در ایران کتاب سیر حکمت را بارها خواندهاند و به آن مراجعه کردهاند. نثر دلاویز نویسنده همه را به خود میکشد. فروغی از بیشتر فیلسوفان - و در آن میان، از عدهای خاصتر چون افلاطون و دکارت و اسپینوزا و کانت و برگسن - به گونهای سخن میگوید که پنداری رفیق و شفیق ایشان است و همنشین همنفس و همدلشان. گاه در ضمن بیان آرا اندیشهگران حال و جد به وی دست میدهد. فروغی عارفیمشرب است و چون «اهل حال و وجد» را میبیند، از خود بیخود میگردد.
در روزگار فروغی زبان رایج فرنگی در ایران زبان فرانسه بود.
دانشجویان علم و فلسفه غربی را به این زبان میخواندند. همین است که میبینیم درسیر حکمت معادل مصطلحات و مصنفات به زبان فرانسه آمده است. ولیکن در روزگار ما که زبان انگلیسی جای زبان فرانسه را گرفته است، میشاید که دانشجویان و حکمتدوستان ما که با زبان انگلیسی آشنایند، معادل انگلیسی مصطلحات و نام انگلیسی مصنفات فلسفی را نیز در اختیار داشته باشند تا بیشترین بهره را از سیر حکمت ببرند.