آیا پیش آمده است با خودتان فکر کنید آنطور که باید و شاید خوب نیستید؟ هیکل چندان جالبی ندارید؟ دوستداشتنی نیستید؟ مادر بدی هستید؟ آیا پیش آمده با خود فکر کنید که اگر دیگران با شما بد رفتاری میکنند، حقتان است یا اینکه هرگز به خواسته خود نمیرسید؟
اینها همه یک مشت دروغ شاخدارند که به شما گفته شدند و متاسفانه شما هم اجازه دادید در وجود نازنینتان رخنه کنند. باید خانهتکانی اساسی کنید.
جامعه، رسانهها، خانواده و آدمهای دور و بر هر یک به نحوی در تزریق این باورهای اشتباه سهیم بودهاند؛ اما من رکتر میگویم که این دروغها متعلق به خود خود شیطاناند. باورهای دروغ درباره خودمان خطرناکاند و عزتنفس و قدرت عملمان را تخریب میکنند. شاید به ندرت چنین دروغهایی به ما گفته شوند؛ اما بازتاب آنها در مغز ما آنقدر بلند و مهیب است که تا ابد اثر خود را میگذارد. چقدر بد است که بمبهای شیمیایی از جنس دروغ بر سر ما میبارد و ما حتی از وجودشان بیخبریم. کلید اول برای رشد و شکوفایی ما، تشخیص دروغهایی است که باور کردهایم. با این کار به قلب ناراحتیها میزنیم. از آن طرف باید درک کنیم که چگونه میتوانیم عنان زندگی خود را دست بگیریم. انجام دادن هم زمان این دو کار، زندگی ما را زیر و رو خواهد کرد.