زوجی جوان ناگهان خود را درگیر زنجیرهای از قتلهای مخوف میبینند که در امتداد یک جاده قدیمی و متروکه رخ داده است.
جولای 1995: اپریل و ادی در یک خروجی اشتباه میپیچند. آنها در جستجوی اقامتگاه کوچک تفریحی هستند که قصد دارند ماه عسل خود را در آنجا بگذرانند. تا اینکه ناگهان زنی تنها را در کنار جاده متروکه میبینند که انگار در حال هیچهایک است، آنها توقف میکنند تا به او کمک کنند. اما تنها کمی بعد از اینکه زن سوار ماشین آنها میشود، متوجه خونی که زیر کت زن راه گرفته میشوند و یک کامیونت باری با سرعت زیاد در جاده آتیکوس به دنبال آنها میآید.
وقتی زن در بیمارستان محلی جان میسپارد، ایرپل و ادی در مظن اتهام پلیس کولدلیک فالز قرار میگیرند. سالهاست که قتلهای غریبی در امتداد جاده آتیکوس در حال وقوع است و پلیسها بالاخره دو شاهد یافته که ممکن است تنها مظنونین این قتلها باشند. اپریل و ادی برای تبرئه کردن خود، دست به تجسس تاریخچه شهر آن جاده هراسانگیز میزنند و به سرعت درمییابند که پای چیزی ماورایی در میان است، چیزی که نه تنها میتواند شهر و رازهای مخوف آن را دچار فروپاشی کند، بلکه ممکن است اپریل و ادی را نیز با خود به پایین بکشد.