در کتاب نیلوفر و مرداب، تیچ نات هان، در متن آن حکمتی که «رنج و گنج» یا «گِلوگُل»، را لازم و ملزوم یکدیگر میداند، راههایی را برای دمساز شدن با رنج بدون مقهورشدن بهوسیلۀ آن معرفی میکند.
تیچ نات هان در این کتاب، با شفافیت و احساس طربی که اکنون دیگر مهر و امضای اوست، در مقام آموزگاری که هنر شادکامی را آموزش میدهد، به ما کمک میکند تا شگفتیهایی را که هم در درون و هم در اطراف ماست بازشناسیم و از آنها اثر پذیریم، همان شگفتیهایی را که در گذر ایام آنها را بدیهی انگاشته و نسبت به آنها بیتوجه شدهایم. در همین مسیر، او با ما از درنگکردن، تنفسِ ذهنآگاهانه و تمرکز عمیق سخن میگوید و از این میگوید که چگونه این اعمال میتوانند نیروی ذهنآگاهی را در بطن زندگی هرروزی خلق یا بیدار کنند.
به مدد ذهنآگاهی و نیروی حاصل از آن، میتوانیم درد و رنج را در بربگیریم و آن را آرام سازیم؛ و میتوانیم، همچون نیلوفری که در مرداب بشکفد، بیدرنگ حدی از آزادی و نیز ذهن و و ضمیر شفافتر را برای خود به ارمغان بیاوریم.