از آنجایی که مصرف الکل و دخانیات اغلب به‌صورت همزمان رخ می‌دهد، طی سال‌های گذشته توجه علمی و درمانی به هر دو ماده به‌طرز قابل توجهی افزایش یافته است. بدیهی است که استفادۀ همزمان این دو ماده تأثیراتِ مخرب‌تری نسبت به مصرف هرکدام از این دو به تنهایی دارد. در واقع بیماران اغلب اشاره می‌کنند که قادر بوده‌اند مصرف یکی از این دو را به راحتی کنار بگذارند، اما به موازات آن مصرفِ مادۀ دیگر در آنها افزایش می‌یابد (به‌عنوان مثال، چنانچه بیماران سیگار را ترک کنند، مصرف الکل در آنها به‌طرز قابل ملاحظه‌ای افزایش می‌یابد). دانش ما در مورد وابستگی به‌طور دائم در حالِ افزایش است و پژوهشِ پایه، توضیح در موردِ کارکردِ جریان‌های خاصِ مغزی را ارتقاء می‌بخشد. بنابراین، ارائۀ یافته‌هایی که پزشکانِ بالینی می‌توانند از آنها برای درمان یا طی مشاوره به افراد وابسته به دخانیات و الکل استفاده کنند، امری مهم است. به منظور انجامِ درمانِ عینی و مشاوره، تمایز میانِ پدیده‌هایی همچون سیستم پاداش، حافظه وابستگی، علایمِ ناشی از ترک یا تمایل به دخانیات و الکل مهم و مورد نیاز است. در این کتاب رویکردهای درمانی جدید به‌صورت کامل شرح داده شده‌اند و جنبه‌های مختلف درمان شامل محیط و تأثیرات بینافردی به‌طور مفصل مورد بررسی قرار گرفته است. یافته‌های علمی بر اساسِ نوع‌شناسیِ لِش در موردِ زیرگروه‌ها، اساسِ درمان را شکل می‌دهد اما اغلب با توجه به فرد، نیاز به تغییر دارند. طبقه‌بندی‌ها بر اساسِ زیرگروه‌هایی که نشان می‌دهند وابستگی‌ها به‌طور انحصاری به‌علتِ تأثیراتِ ماده هستند را اغلب می‌توان در پژوهش‌های علمی یافت.