پذیرش داستان خود سخت است، اما هیچگاه به سختی یک عمر فرار کردن از آن نیست. پذیرفتن ضعفها مخاطرهآمیز است، اما هیچگاه خطرناکتر از نادیده گرفتن عشق، حس تعلق و شادی نیست. این امر ما را بیش از پیش آسیبپذیر میکند. ما برای تایید و پذیرش دیگران تلاش میکنیم، میدانیم چه بپوشیم چه بگوییم، چه نگوییم و چگونه مردم را شاد کنیم. خلاصه چطور مثل آفتابپرست هر روز رنگ عوض کنیم تا در جمعی پذیرفته شویم.
این کتاب دعوت به ملحق شدن به جنبش انقلابی زندگی جانانه است. حرکت کوچک، آرام و مردمی که با این شعار آغاز میشود: «داستان من مهم است، زیرا من مهم هستم.» به هر شکلی که هستیم و هر نوع زندگی که داریم میتوانیم راحت به خیابانها برویم؛ نامرتب، ناقص، پرشور، صورت چروکیده، باشکوه، دلشکسته، سرشار از نعمت و زیبایی، شاد. آزادی به این حرکت جان میدهد.