«هنوز از کاناپه استفاده میکنی؟»
«چهطور است با هم کار کنیم؟ تو به بیمارهایت توضیح بده که ریشه مشکلاتشان کجاست و بعد من به آنها مشاوره میدهم.»
متأسفانه هنوز هم میبینم که تصور مردم از روانکاوی امروزی نوعی فعالیت روشنفکرانه، نسبتاٌ از مد افتاده و دستاویزی است برای آدمهای نوستالژیکی که دلشان میخواهد سالهای متمادی ناز و نوازش (یا تشریح) شوند، در حالی که زندگیشان هیچ تغییری نمیکند. این پیشداوری سنگین قطعاٌ نتیجه بیشکیبایی عصر کنونی در مواجهه با نهادهای سنتی، غفلت از آنها و در عوض به کارگیری رویکردهای مدروزتر است.