با وجود اینکه بیشتر اختلالات روانشناختی به گونهای با هیجانات آزارنده همراهاند، اما با این حال این هیجانات در سببشناسی و درمان اختلالات روانی، هنوز بهعنوان عوامل ثانویه قلمداد میشوند! این کتاب با نگاهی متفاوت به این روند قصد دارد با در نظر گرفتن هیجانات بیمار بهعنوان نقطه کانونی درمان، یک الگوی جایگزین از رواندرمانی ارائه کند.
این کتاب منحصربهفرد هیجانات را بهعنوان منبع اصلی مداخله در نظر میگیرد. در این نگاه به هیجانات بهعنوان مؤلفههایی که فقط باید تنظیم شوند نگریسته نمیشود، بلکه هیجانات را میتوانیم درک و تجربه کنیم و از آنها بیاموزیم. در کتاب پیش رو، دکتر استیونز سعی داشته است در قالب یک روند متوالی و بر اساس آخرین پیشرفتهای حوزه علوم اعصاب عاطفی، مداخلات شواهدمحور علمی مناسب برای کمک به بیماران دارای اختلالات روانشناختی ارائه کند.
فصلهای این کتاب بر چگونگی استفاده از آگاهی هیجانی، اعتباربخشی هیجانی، خودشفقتورزی و بازتحکیم عاطفه در بافت عملی درمان تمرکز دارند. همچنین مداخلات متناسب برای هیجانات اختصاصی مانند خشم، احساس رهاشدگی، حسادت و آرزومندی مورد بحث قرار میگیرند. خواندن این کتاب برای بالینگرانی که مشغول به رواندرمانی هستند، مددکاران اجتماعی و مشاوران صلاحیتدار حوزه سلامت روان و همه آنهایی که به دانش هیجانی مغز علاقهمندند ضروری است.
دکتر فرانسیسالاستیونز بهعنوان روانشناس در ووستر مشغول فعالیت است. او در کلاسهای مختلفی در زمینههای روانشناسی و علوم اعصاب تدریس کرده است. تحقیقات او بر کاربردهای علوم اعصاب عاطفی در رواندرمانی متمرکزند.