دنیای الودی اخیراً عوض شده و برای او دیگر سخت است که همان آدم قبلی باشد؛ دوستهایش چپچپ نگاهش میکنند و از او فاصله میگیرند، خواهر دوقلویش، نائومی، دیگر مثل قبل با او صمیمی نیست و خاطرههایش هم از ذهنش پاک شدهاند.
همه میگویند که خانواده آنها یک شروع تازه لازم دارد، میگویند که رفتن به ایونتاون برایشان بهترین تصمیم است اما الودی به این شهر و قوانین تازهاش شک دارد.
الودی میفهمد که همیشه فراموشی بهترین راه نیست...