همۀ ما به این امر واقف هستیم که گوش کردن با شنیدن تفاوت بسیاری دارد، در گوش کردن، عمل خواستن نهفته است و توجه، توجه به موضوع یا به شخص گوینده، اما همگی به خوبی از عهدۀ انجامش برنمیآییم. بارها و بارها پیش آمده است که در میانۀ صحبتهای کسی افکارمان ما را فرسنگها دورتر از موضوع مورد بحث بردهاند و رشتۀ کلام گوینده از دستمان در رفته است و در انتها ما ماندهایم و نگاه معصومش که ملتمسانه منتظر نظری، همدردیای یا عکسالعملی است، غافل از این که ما حتی ذرهای هم از مفهوم حرفهایش را درک نکردهایم؛ و این تنها مشکل من یا شمای خواننده نیست، این مشکل بسیاری از ماست که خواسته یا ناخواسته دچار این حواسپرتی هستیم، چیزی که همۀ ما نیاز داریم ذهنی است حواس جمع، گوشی است شنوا که در گوینده حس رضایتمندی ایجاد کند و در مخاطب حس همدردی.