روانشناسان دستبهکار شدهاند تا کارگران و هر مراجعی را بهقاعده کنند. دیگر در هر چیزی پای روانشناس در کار است، چه در بهرهوری و انضباط و چه در بههنجار کردن سوژه. هر آنچه پیشتر بازجویی بهشمار میآمد اکنون رنگ مصاحبه و پرسشنامه روانشناسانه به خود گرفته است. از مدیر کارخانه تا مجری برنامههای تاکشو و سایتهای انتخاب همسر و... همگی آب به آسیابی واحد میریزند: سرمایهداری.
سرمایهداری هیجانی با تقسیمبندی سوژهها و مفاهیم همتنگ هیجان دست به خلق انسانهایی زده که دائم باید خود را در قبال سیستم بههنجار کنند. با ابهام فزاینده در تعریف آرمان سلامتء به هرگونه رفتاری میتوان برچسب «نابهنجار»ء «بیمار» یا «رواننژند» زد. فضای مجازی را نیز باید به این ماتریس افزود. بهراستی در چه جهانی زندگی میکنیم؟ دنبال چه میگردیم و چرا هر بار از این جست و جو بیشتر ناامید میشویم؟