شعرهای او اگرچه همه در یک ویژگی (روایت) مشترکاند اما این روایتهای اغلب داستانی در گستره وسیعی از سبکها، مکتبها و با ترفندهای شگفتانگیز، جای میگیرند. تخیل شاعرانه او دستاوردهای سورئالیسم، رئالیسم جادویی، ادبیات فانتزی، رئالیسم جادویی، فضاهای کافکایی، دادائیسم، گروتسک، داستانهای پریان و... را به خوبی به کار میگیرد. گاهی داستانی عاشقانه از نوع ادبیات فانتزی را با فضاسازیای رویاگونه، واقعیتهای معمول زندگی و تجربههایش را در روایتی مضطربانه و دلهرهآور بیان میکند و در شعری دیگر یک کافکایی تمام عیار جلوه میکند. در یک کلام، او استاد مسلم روایت شاعرانه است.
خواب میدیدم که دوباره یک اسب شدم.
شادمان در دشتهای نمناک میدویم.
و میدانستم که دوباره به یک اسب تبدیل شدهام.
و نمیخواستم از خواب بیدار شوم.
...