«شما تازه واردین، درسته؟» این اولین جملهای بود که به من گفت. در بیست و پنج سال گذشته، او به خبرنگاران زیادی نه گفته بود، اما به من روی خوش نشان داده بود. به هرحال، این من بودم که حق داشتم سؤال بپرسم و وظیفه او فقط پاسخ دادن به سؤالهای من بود.
مصاحبه با استیو جابز کار هر کسی نبود. شب قبل از مصاحبه، همکارانم در دفتر روزنامهی وال استریت ژورنال در سنفرانسیسکو به من توصیه کردند که بهتر است در اولین جلسه، جلیقه ضدگلوله به تن کنم. یکی از آنها به شوخی گفت مصاحبه کردن با جابز بیشتر شبیه جنگی تنبهتن است تا جلسه پرسش و پاسخ. اپریل سال 1986 بود و جابز در آن زمان برای مطبوعات حکم شخصیتی افسانهای داشت.