تاد مک گوان، در واکاوی ظهور فرمان اجتماعی به لذت بردن، اثر خود را بر دستگاه فکری نظریهپردازانی چون ژاک لکان، اسلاوی ژیژک و یوان کوپیک بنا مینهد و نتیجه میگیرد که ما در میانه دگرگونی گستردهای هستیم، یعنی گذر از جامعهای مبتنی بر بازداری، که در آن فرد نمیتواند هر کاری که او را خشنود میسازد انجام دهد، به جامعهای مبتنی بر لذت. مک گوان بسیاری از ملالتهای اجتماعی فرهنگ معاصر آمریکایی را به عنوان سمپتومهای این دگرگونی شناسایی میکند: احساس انفصال، افزایش پرخاشگری و خشونت، بدبینی فراگیر، بیتفاوتی سیاسی، رفتار غیرمدنی و فقدان معنا. او، حین بحث در باب این سمپتومهای مختلف، به بررسی انتقادی قلمروهای گوناگونی از قبیل فیلم، سیاست، ادبیات، فرهنگ عامه، و زندگی روزمره میپردازد.