مرد سوتی آهنگین زد و غرق خوشحالی شد. پشت فرمان آن ماشین بزرگ، همراه با دختربچهای عقب ماشین، احساس میکرد بر مسند قدرت نشسته. گم شدن دختربچهای ششساله به پلیس گزارش میشود. کمی بعد، جسد دختر نوجوانی به نام آنیه هولاند را جایی خارج از روستا پیدا میکنند که برای همهی مردم محلی شناخته شده است. بازرس كُنراد سهیر درگیر پروندهای سخت و پیچیده میشود.