مرد درونگراست و زن برونگرا. همین کافی است که آنها همیشه باهم درگیر جنگ و دعوا باشند. اما لیلی دلفریب و خوشصدا هم به ماجرا اضافه میشود و داستان این دو نفر را بیش از پیش پیچیدهتر میکند. بماند که توحید (دوست قدیمی مرد) هم از مشهد برگشته و مامن و ماوای مرد است، مرد خطاطی که او هم کولهباری سنگین را بهدوش میکشد. داستان «لیلی» در پشت صحنه خود، سخن از عشق میگوید و دیدگاههای گوناگون در باب خودشناسی و آگاهی و روانشناسی. داستان «لیلی» داستانی است جمعوجور، اما عمیق.