این کتاب میکوشد تا با پاسخ به پرسشهای مطرح در ذهن کسانی که با مفهوم تکامل جز شناختی گنگ و مبهم آشنایی دیگری ندارند، برخی از اصول محوری نظریه تکامل را توضیح دهد.
از زبان نویسنده: در همین آغاز کار لازم است دو نکته را خاطرنشان کنم. نخست آنکه علم شیوه فوقالعاده موفقی برای شناخت جهان است، اما تنها روش نیست. معرفت از راههای دیگری نیز حاصل میآید، نظیر تجربههای عادی و روزمره، ادبیات خلاقانه، موسیقی و تجربه هنری، تأمل فلسفی و برای افراد با ایمان، دین و وحی. مطلب دوم که فقط فصل پایانی کتاب را به آن اختصاص میدهم، به موضوع نخست مربوط میشود. علم و دین ضرورتا با یکدیگر منافات ندارند. واقعیت آنکه حتی اگر بهدرستی فهمیده شوند، نمیتوانند که با هم در تضاد باشند، چرا که هریک به موضوع متفاوتی میپردازند. دیدگاه علمی به جهان، هراندازه هم که موفق باشد، و هراندازه هم که موضوعش جامع و فراگیر باشد، با اینهمه هنوز ناکامل است. موضوعهایی مثل ارزش و معنا بیرون از حوزه علم قرار میگیرند. برای درک هدف و معنای زندگی، و همینطور موضوعهای مربوط به ارزشهای اخلاقی و دینی، باید جای دیگری به دنبال آنها بگردیم. برای بسیاری از افراد، این پرسشها بسیار مهماند، حتی مهمتر از خود علم.