جستجو نتیجهای نداشت
نتیجه جستجو
از
تا
با نوشتن این یادداشتها، خود را به دست ابتذالی میسپارم که در من وجود دارد. بخشی از وجودم در حالت ناامیدی بیدار است و بخش دیگرش همزمان در تکاپوست تا سطحی ترین امورم را از نظر ذهنی نظم ببخشد. این را همچون نوعی بیماری احساس میکنم.
هر حقیقتی را، هر قدر نیز که ویرانگر باشد، میتوان تاب آورد، مشروط بر آنکه جایگزین همهچیز شود، مشروط بر آنکه سرزندگی را به اندازه امیدی که این حقیقت جایگزیناش شده مد نظر قرار دهد.