ماهین


تولیدکننده

بازه‌ی قیمت (تومان)

از

تا

مرتب‌سازی
تعداد تصاویر
رویا 1 (مجموعه 3 جلدی)
  • 190,000 تومان
  • با تخفیف: 190,000 تومان
آسمان صورتی
  • 105,000 تومان
  • با تخفیف: 105,000 تومان
عاشق شدم
  • 20,000 تومان
  • با تخفیف: 20,000 تومان
هورا
  • 25,000 تومان
  • با تخفیف: 25,000 تومان

رویا 1 (مجموعه 3 جلدی)

  • 190,000 تومان

برای او هم عذاب‌وجدان گرفته‌ام. هر بار فکر می‌کنم احتمالا اگر همین حالا هم که فقط یک خواستگار ساده بوده، فیلم را ببیند، همه باورهایش به‌هم می‌ریزد، چه رسد به زن و ناموس! برای بعضی‌ها ناموس خیلی پررنگ است، این‌قدر قوی که حاضرند کشت و کشتار راه بیندازند و کور کورانه هر کاری بکنند. برای عده‌ای دیگر، ناموس زیباست و به‌وقت عزیز می‌دارندش؛ به اسمش زندگی را زهر نمی‌کنند و می‌گذارند رشد کند و شکوفا شود.

آسمان صورتی

  • 105,000 تومان

برایم می‌خواند: «امشب خونه ما دلگیره، خواهرم هنوز نیست. هنوز نیومده، هنوز پشت میله‌ها اسیرعه، به خاطر چی؟ به خاطر این که دوست داشته دنیا جای بهتری باشه، دوست داشته صدای خفه شده در گلوی هزاران هزار آدمی باشه که اصلا دیده نمیشن. خواهر من فقط به جرم مهربانی امشب نیست. پدرم روی تخت اتاقی دربسته خوابیده، برادرم جلوی تلویزیون بدون روانداز خوابش برده و مادرم خودش را در آشپزخانه مدفون کرده چون خواهرم به جرم مهربانی زندان است.»

عاشق شدم

  • 20,000 تومان

چرخیدم عقب. روی عکس لیلی دست کشیدم و نجوا کردم: تو خوشبخت بودی؛ میون غم و مریضی اما خوشبخت بودی. خوشبخت‌تر از زن‌هایی که وقت شستن ظرف و دم کردن چای و جارو کشیدن خونه از درون زار می‌زنن و همدم ندارن.... تو به‌ قدر عمرت زیر سقف خونه‌ی کیهان خوشبخت بودی.

هورا

  • 25,000 تومان

صدای خشک و تیز چرخه گاری‌ها بلند شده....صدای ریز زنگوله‌ها و سم گوسفندان...همهمه‌ای به گوش می‌رسد....صداهای آشنا با هم آمیخته‌اند.....در هم مخلوط شده‌اند....نور مشتی زر نورانی به پشت پلکم پاشیده و انگارمنتظر بلند شدن من است.....کی خوابم برده که نفهمیده‌ام.... بوی دود نمی‌آید....نمی‌فهمم کجایم ...حتما کنج خانه کنار خاتونم..... اطراف را با چشمانی نیمه‌باز می‌نگرم... دلم می‌گیرد... نفسم بند می‌آید. کنار در نیمه‌باز و پوسیده‌ی شیطان با دست و پایی مچاله شده... و یخ‌زده روی گلیم نشسته‌ام..... کاش خواب بودم... کاش صبح نمی‌شد... کاش همه‌ی اتفاقات شوم تنها کابوسی هولناک بود و من پشت‌بندش تنها خدا را شکر می‌کردم و همه‌چیز ختم به خیر می‌شد... بلند می‌شدم و خندان در خانه‌ها نان می‌بردم.... نفرینی در کارنبود.... راحت و آزاد رفت و آمد می‌کردیم.... هیچ‌چیز خوبی منع نبود... کاش بی‌رحمی کنج دل‌ها پر نمی‌کشید... کاش پیر و کودک به آتش این بی‌رحمی نسوخته بودند.... صداها دور می شود...کم‌رنگ می‌شود....

صفحه‌ی 1