فرانکلین متوجه میشود که تولد مادرش نزدیک است. پس تصمیم میگیرد برای مادرش هدیهای گرانقیمت بخرد چون مادرش را خیلی دوست دارد.
اما پولش به اندازهای نیست که بتواند کادوی خوبی برای مادرش بخرد.
پس فرانکلین تصمیم میگیرد از تمام دوستهایش بپرسد آنها چه چیزی برای تولد مادرشان میخرند و نهایتا خودش یک فکر عالی به به ذهنش میرسد تا بتواند مادرش را خوشحال کند.شما میدانید کادوی فرانکلین به مادرش چیست؟