مائل، مدیر مالی یک شرکت استارتآپ در حال توسعه در پاریس، بهقدری غرق در کار شده است که دیگر وقتی برای خود و محقق نمودن آرزوهایش ندارد؛ اما وقتی بهترین دوستش، رومن، از او درخواست میکند که برای نجات زندگی او به نپال برود، برخلاف میل باطنیاش موافقت میکند. مائل نمیداند که سفرش به کاتماندو و صعود به پناهگاه آناپورنا همراه با راهنمای متبحرش، شروع یک ماجراجویی جذاب خواهد بود.
این سفر چگونگی رویارویی با خود واقعی و راز شادی درونی را به او میآموزد؛ اما آیا او در نجات دوستش موفق خواهد شد؟ آیا این سفر، زندگی شخصی و عاطفی او را تحتتاثیر قرار خواهد داد؟