جستجو نتیجهای نداشت
نتیجه جستجو
از
تا
روزهای بهانه و تشویش. روزگار ترانه و اندوه. روزهای بلند و بیفرجام. از فغان نگفتهها انبوه...
انگار عادت کردبم به گناه ساده. به همین کارای پیش پا افتاده. روزای تکراری، خواب و دل مشغولی. غصه بیمورد، حرفای معمولی. گاهی وقتا گیرم، گاهی از خود بی خود. آخرم میپرسم که چی بود و چی شد؟