اگر فليكس، خرگوش عروسكي سوفي، موقع قايقسواري روي عرشه نميرفت، اين همه اتفاق نميافتاد. فليكس ماجراجوييهاي تازهاي را شروع ميكند. سفر او را پيش بچههاي دنيا مي برد. او در برنامههايش براي سوفي از نيلس - آسلاك، پسر بچهاي سامي كه با خانوادهاش در سرزمينهاي شمالي گوزن پرورش ميدهند و از عايشه، دختر بچهاي از طوارق مينويسد كه همراه قومش از بيابان گرم و سوزان عبور ميكند. او در مزرعه شترمرغها در آفريقاي جنوبي مهمان سانله ميشود و در نيوزلند به ميان مائوريها ميرود و با دختر بچهاي به اسم هينهايتيموآنا دوست ميشود. خرگوش عروسكي عاشق سفر با لايونل ولزلي، دو قلوهاي اهل سان فرانسيسكو هم ديدار ميكند.