اعتماد همچون كشتي ميماند كه بر اقيانوس زندگي شناور است، اقيانوسي كه در عين آرامش مواج و سهمگين است. ما كشتي نشستگاني هستيم كه اگر به هم اطمينان كنيم و تا پايان راه همراه و همدل يكديگر باشيم، ميتوانيم با موفقيت اين سفر مخاطرهآميز را پشت سر بگذاريم اما بعضي اوقات با خود ميگوييم: «آيا ميتوانيم به همسفرانمان اطمينان كنيم؟ اصلا خود ما تكيهگاه محكمي براي آنها به شمار ميآييم؟ آيا...»
ديويد ريكو در كتاب جرات اعتماد به پرسشهاي شما پاسخ ميدهد. در اين كتاب ميآموزيم اعتماد بهترين مسيري است كه ميتوانيم در آن قدم بگذاريم اما مهمترين نكته اين است كه اطمينان خود را نثار چه كسي ميكنيم.
تا به حال همه ما بارها دروغ شنيدهايم، فريب خوردهايم و از ديگران نا اميد شدهايم. اما ميتوانيم در مقابل اين اتفاقات تلخ بايستيم و مقاومت كنيم.
براي رسيدن به اين نقطه به دو عامل مهم نياز داريم: نخست آنكه به خودمان اعتماد كرده تا احساس امنيت و آرامش را تجربه كنيم و ديگر اينكه به همه اتفاقات زندگي بله بگوييم و آنها را بپذيريم و به ياد داشته باشيم:
ستونهاي يك جامعه سالم بر بنياد اعتماد و راستگويي پايهگذاري ميشود.