يا آن مجلد دوم شاهكار سورن كير كگور است. نويسندهاش با نام مستعار B معرفي ميشود. آقاي قاضي متاهلي كه در نامههاي بلندي كه به A ، نام مستعار نويسندهي جوان و زيبايي دوست مجلد اول، مينويسد ميكوشد او را متقاعد كند كه اگر به زندگي از منظر اخلاق، يعني با پذيرفتن مسئوليت و تعهد بنگرد زندگياش سرشارتر و كامبخشتر خواهد شد. A خود را وقف ميل به تفريح و تفنن هنري كرده است و آقاي قاضي معتقد است انسجامي كه زندگي زناشويي به آدمي ميبخشد شادي و شعفي افزون بر اغواپيشگي محض ميآورد، هرچند كشف اين طرب ديرپاتر شكيبايي و پايبندي ميطلبد.
قاضي به دوست جوانش يادآور ميشود كه فهم مشترك ما از ماجراهاي عاشقانه به لطف آفريدههاي هنري شكل ميگيرد كه غايتشان انبساط خاطري است كه درست در لحظهاي كه پاي در گل و لاي زندگي هر روزه ميگذاريم از كف ميرود و جا به ملال ميسپارد. قاضي معتقد است اگر A زندگي اخلاقي پيشه كند ميتواند جان خويش را نجات دهد. حل معما در تذكار اين حقيقت نهفته است كه گرچه زندگي ارزش زيباشناختي دارد جنبهي داوري اخلاقي هم دارد. A با غفلت از ارزشهاي خموش وملالانگيز رشد و امنيت و عشق مبتني بر از خودگذشتن به روح خويش آسيب ميرساند.