حجم روزافزون دانش توليد شده در رشته روانشناسي صنعتي و سازماني باعث شده است تا اين رشته به دو شاخه مجزا تقسيم و شاخه مستقلي با عنوان روانشناسي سازماني به وجود آيد. در روانشناسي سازماني به بررسي و توليد دانش لازم براي فهم و درك هر چه بهتر سازهها و فرايندهاي سازماني به منظور افزايش عملكرد كاركنان و سودمندي سازمان ميپردازند.
امروزه روانشناسي سازماني در كنار روانشناسي صنعتي نقش بسيار مهمي در كمك به سازمانها براي افزايش كارايي و اثربخشي كاركنان دارد. اگرچه روانشناسي صنعتي نقش مهمي در گزينش و آموزش كاركنان دارد، با اين حال بدون در نظر گرفتن موضوعات مطرح در روانشناسي سازماني از جمله رهبري، روانشناسي بهداشت حرفهاي، شيوههاي اجتماعيسازي، تيمها و گروه ها، عملكرد شغلي، فرهنگ سازماني و بالندگي سازماني، امكان ايجاد شرايط مناسب براي كاركنان فراهم نميشود.
جكس و بريت نويسندگان كتاب «روانشناسي سازماني» از يك طرف با طرح آموزش مهارتهاي مناسب به كاركنان از جمله مهارتهاي برقراري ارتباط اثربخش، شيوههاي حل تعارض و نيز مديريت فشار، آنها را براي كار اثربخش آماده ميكند و از طرف ديگر با ارائه پيشنهادهاي حاصل از علوم رفتاري به ويژه روانشناسي، مانند ايجاد تغييرات مناسب در فرهنگ سازماني، شرايط رهبري، تيمها و گروهها سعي در فراهم آوردن محيط سازماني مناسب براي كاركنان دارند تا بتوانند از حداكثر توانمنديهاي خود براي پيشبرد اهداف سازماني بهره جويند.