ادبیات

دکتر فاستوس

توماس مان بر پایه داستان فاوست در رمانی موسیقایی، چیره‌دستانه تمثیلی از هنر و سیاست فاجعه‌بار ناسیونال سوسیالیسم می‌سازد. نگارش این اثر در تبعید از سال 1943طول آغاز شد و تا 1945 سال پایانی جنگ جهانی دوم، طول کشید. دکتر فاستوس نهایتاً در سال 1947 منتشر شد. هیچ رمانی از این نویسنده به اندازه این اثر دوران پختگی‌اش مورد بحث و مناقشه واقع نگشته و به نقد کشیده نشده است. آنچه در این کتاب خواننده را به وجد می‌آورد نه هیجان روایی داستان که غنایی ادبی و فلسفی است که در هیچ اثر دیگری از خود او یا نویسندگان دیگر آلمانی‌زبان نظیر ندارد. بی‌سبب نیست که این رمان یکی از پرمخاطب ترین آثار توماس مان است.

افسانه جزیره ناشناخته

افسانه‌ی جزیره ناشناخته اثر خوزه ساراماگو، داستانی به ظاهر ساده اما ژرف است؛ روایتی درباره‌ی اهمیت رویا، خودشناسی و قدرت تخیل. این رمان کوتاه و جذاب، خواننده را به سفری فراتر از دنیای عادی دعوت می‌کند- سفری به جهانی که امکاناتش بی‌نهایت است. ساراماگو با بهره‌گیری از شوخ‌طبعی، نثری آهنگین و نقدهایی بازیگوشانه، داستانی تامل‌برانگیز از عشق‌، بلندپروازی و شجاعت می‌سراید.این اثر کوچک اما تاثیرگذار، سرشار از معناست و تا مدت‌ها پس از خواندن آخرین صفحه در ذهن خواننده باقی می‌ماند. در مرکز روایت، مردی قرار دارد که برای یافتن جزیره‌ای ناشناخته، از پادشاه درخواست قایق می‌کند. اما با شک و تردید و کارشکنی‌های نظام دیوان‌سالاری روبرو می‌شود. با این حال، باور تزلزل‌ناپذیرش به کشف ناشناخته‌ها، زنی نظافتچی را برمی‌انگیزد تا در این سفر به او بپیوندد- سفری که هم درباره سیاحت دریاست و هم کشف دنیای درون.

تفنگ برادرم

هفت‌تیر سه گلوله دارد که مرد جوان اولی را نثار نگهبان مرکز خرید می‌کند. از صحنه که می‌گریزد ماشینی را با سرنشینش به سرقت می‌برد: دختر زیبا و افسرده‌ای که همین تازگی‌ها خودکشی ناکامی از سر گذرانده است. گلوله دوم را هم شلیک می‌کند و بی‌گناه دیگری رابه قتل می‌رساند. حالا تحت تعقیب پلیس است و دیوانه‌وار در جاده‌ها به پیش می‌رود، با یک دختر و یک تفنگ که حالا یک گلوله دارد.

دوستان من

دوستان من داستانی است تلخ و شیرین درباره پیوندهای پیچیده انسانی. درباره روابطی که تاثیرشان تا ابد در قلبمان باقی می‌ماند و هنر که کالبدی است برای جاودانه ساختن این غم‌ها و شادی‌ها. روایتی که بر اهمیت دوستی در جان به در بردن از طاقت‌فرساترین تنگناهای زندگی تاکید می‌کند و با رفت‌وآمد مداوم بین گذشته و حال از تاثیر انکارناپذیر این دو بر یکدیگر پرده برمی‌دارد. لوئیزا در سفری ناخواسته برای کشف راز تابلویی مشهور، نشانمان می‌دهد که گذشته هرگز ما را ترک نمی‌کند و فاصله میان پایانی خوش و غم‌انگیز مرزی باریک است.

زردپوست

جون هیوارد نویسنده‌ای گمنام و سفیدپوست، همیشه در سایه موفقیت خیره‌کننده دوستش آتنا لیو، نویسنده‌ای آسیایی‌تبار، مانده است اما زمانی که آتنا در حادثه‌ای ناگهانی می‌میرد، جون تصمیمی جنجالی می‌گیرد: او نسخه منتشر‌نشده رمان آتنا را تصاحب می‌کند، با ویرایش و بازنویسی آن، کتاب را به نام خودش منتشر می‌کند و به شهرتی غیر‌منتظره می‌رسد. اما حقیقت همیشه پنهان نمی‌ماند ... زردپوست رمانی است پرهیجان درباره مرزهای باریک بین الهام و سرقت، بلند‌پروازی و فریب و چهره پنهان صنعت نشر.آر.اف کوانگ با نگاهی تیزبین و صراحتی جسورانه خواننده را به سفری تاریک و نفس‌گیر در دنیای پشت پردۀ نویسندگی می‌برد.

برادران هاثورن

تاریکی درون ما

مردن شوهرم بیش از آنچه که فکر می‌کردم طول کشیده است … او هرگز قرار نبود دوشس باشد. و بی‌شک تقدیرش این نبود که به یک قاتل بدل شود. کریسانتا استاتوس همواره نقش دختر بی‌نقصی را بازی کرده است: زیبا، مطیع، سرخوش و سطحی‌نگر. اما در پس لبخند نقاشی‌شده‌اش، ذهنی آکنده از جاه‌طلبی نهفته است و قلبی که با رازها انباشته و بی‌رحم شده است. زمانی که شوهر ثروتمند و سالخورده‌اش از دنیا می‌رود، سرانجام فرصتی برای آزادی و قدرت به‌دست می‌آورد; ملک و املاک، نفوذ، آینده. و آنگاه اریکس دموس از راه می‌رسد. مردی جذاب، خطرناک و هوشی مفرط و آزاردهنده. او ادعا می‌کند وارث بر حق دوک فولیوس هست و از آن هم بدتر، در برابر بازی‌های کریسانتا از خود ضعف و لغزشی نشان می‌دهد. اما کریسانتا تا اینجا نیامده که بازنده باشد. با خنجرهایی پنهان در پس لبخند‌ها و اغواگری که چون سلاحی در دستان اوست، مصمم است هرکاری لازم باشد انجام دهد تا آنچه را که حق خود می‌داند، حفظ کند.

بعد سگم برمی‌گردد پیشم

شهر کوچکی در نروژ، در مجاورت آبدره‌ای خاموش. راوی تنهاست، از دار دنیا سگی دارد که تنها دوست و همدم اوست. همسایه که خبر می‌آورد سگ عزیزش را سر پیچ خیابان کشته‌اند، با چکمه و چنگک سوار قایق می‌شود و پی قاتل می‌رود. وسواس انتقام او را راهی سفری کابوس‌وار در سکوت بیرون و هیاهوی درون می‌کند. جنون این راسکلنیکف خشمگین چنگک به ‌دست به کجا می‌انجامد؟ اسکاندی‌نوآری درخشان و نفس‌گیر از یون فوسه، برنده جایزه‌ی نوبل ادبیات، یادآور آثار غول‌هایی چون داستایفسکی و آلن‌پو.

خوراک صدف

مادری با دختر و پسر جوانش منتظر نشسته‌اند پشت میز غذا. قرار است پدر بیاید و با هم ترفیع شغلی او را جشن بگیرند. برای همین، شام خوراک صدف پخته‌اند؛ غذای محبوب بابا. اما چند ساعت گذشته، صدف‌ها هنوز می‌جوشند و آن‌ها همچنان منتظر نشسته‌اند و بابا به خانه برنگشته است. نکند اتفاقی افتاده؟ مثلا تصادفی، چیزی. پدر تمام این سال‌ها خودش را کشته تا خانواده‌ی متحد و آبرومندی باشند. با هم شام بخورند. با هم بیرون بروند. اما حالا، که انگار سر برنگشتن ندارد، خانواده خوشحال‌اند یا نگران؟ نقداٌ بهتر است یک پیاله‌ی دیگر بنوشند و ببینند کلید در قفل در می‌چرخد یا نه. شاهکاری از ادبیات آلمانی‌زبان؛ برنده‌ی جایزه‌ی معتبر اینگه‌بورگ باخمان.

فرزندپروری شاد توسط والدین با نشاط (تربیت کودک با بازی و شادی)

بازی کودکان راهی است برای کشف جهان، انتقال عمیق ترین احساسات، برقراری ارتباط تنگاتنگ با عزیزان و اطرافیان، مقابله با موقعیت های استرس زا، و فرونشاندن احساسات منفی. در کتاب فرزندپروری شاد توسط والدین با نشاط مسائل علمی همراه با بازی و شادی و تفریح و در مواردی با چاشنی طنز بررسی شده اند. این رویکرد جدیدِ فرزندپروری کمکتان می کند تا: اعتماد به نفس را در فرزندتان بپرورانید. احساسات پیچیده خود را با هم در میان بگذارید و همدیگر را درک کنید. به چرخه باطل خشم و ترس فرزندانتان پایان بدهید. بدون جنگ و دعوا با آن ها همکاری کنید.

دختر نیستی که بفهمی

پپس وقتی «درچیدا» رو زدن تو اون‌جا بودی ...

بانوی طبقه بالا

ویکتوریا بارنت ظاهرا همه‌چیز دارد: شغلی عالی، همسری جذاب و مهربان، خانه‌ای زیبا در حومه شهر و برنامه‌ای برای ساختن یک زندگی با چندین بچه. همه‌چیز در زندگی‌اش بی‌نقص است یا حداقل این‌طور به نظر می‌رسد. اما بعد یک حادثه وحشتناک رخ می‌دهد... و همه‌چیز از هم فرو می‌پاشد. حالا ویکتوریا نمی‌تواند راه برود، نمی‌تواند غذا بخورد یا لباس بپوشد و حتی نمی‌تواند حرف بزند. او در طبقه بالای خانه‌اش محبوس شده و به مراقبت شبانه‌روزی نیاز دارد. کمی بعد سیلویا رابینسون توسط شوهر ویکتوریا استخدام می‌شود تا از او مراقبت کند. اما هر چه زمان می‌گذرد روشن می‌شود که وضعیت ویکتوریا آن‌قدرها هم که به سیلویا گفته شده وخیم نیست. داستانی هست که ویکتوریا به شدت می‌خواهد آن را تعریف کند، اما اگر فقط بتواند راهی برای بیان آن پیدا کند. سپس سیلویا دفترچه خاطرات مخفی ویکتوریا را در کشویی پیدا می‌کند. و آنچه درون آن است، نفس‌گیر و باورنکردنی است.