رهبران کسب و کار و سیاستگذاران باید از خود بپرسند: ما چه چیزی داریم که دیگران ندارند؟ و ما چگونه میتوانیم آن مزیت خاص را به عامل رشد و ثروت برای همه مردم تبدیل کنیم؟
شما به عنوان مدیر و رهبر باید از اتاق کارتان خارج شوید و به محل کار و زندکی مردم بروید و ببینید فنآوریهایی که میسازید چه تاثیری بر امور روزمره آنها دارد. مطمئنا ملاقات با مشتریان و آشنایی با نیازهای فردی و یا جمعی آنها، حاوی نکات کلیدی برای رسیدن به نوآوری در محصول است.
رهبران باید خوشبینی، خلاقیت و احساس مسئولیت مشترک را در کارکنان خود ایجاد کرده و موجب رشد و تعالی سازمانشان شوند. اگر مدیران ارشد نتوانند فرصتی پیدا کنند تا استعدادهای کارکنان را شکوفا کنند، مسیر رشد آنها کاملا متوقف خواهد شد. در نتیجه اگر فرد فرد ما در نقشی که در سازمان و زندگی شخصی خود دارد رشد کند، سازمان و شرکت ما رشد خواهد کرد.
ما رهبران کسب و کار باید مسئولیتهای خود را به عنوان رهبران تغییر بر عهده بگیریم، زیرا جهان بهتر، مکان بهتری برای کسب و کار است. باید تلاش کنیم تا محصولات عالی داشته باشیم، به مشتریان خود خدمت کرده ومنافع سرمایهگذاران خود را تامین کنیم. اما این هدفها کافی نیستند. ما باید در مورد تاثیر اقدامات خود بر جهان و ساکنان آینده این جهان نیز فکر کنیم.