امروزه علیرغم ایجاد تغییرات عمیق فرهنگی و تغییر در شیوههای زندگی، بسیاری از افراد در رویارویی با مسایل زندگی، فاقد تواناییهای لازم و اساسیاند و همین امر آنها را در مواجهه با مسائل و مشکلات زندگی روزمره و مقتضیات آن آسیبپذیر نموده است. انسانها برای مقابله سازگارانه با استرسها، موقعیتهای مختلف و کشمکشهای زندگی به کارکردهایی نیاز دارند که آنان را در کسب این توانایی تجهیز نمایند. این کارکردها بسیار زیر بناییاند و در فرایند تحول، شکل میگیرند. کارکردهایی نظیر شناختها، عواطف و رفتارها که در قالب ساختارهایی مانند عزت نفس، خودکارآمدی، توانایی حل مسئله، مقابله، درک از خود، مهارتهای اجتماعی و سبکهای اسناد تجلی مییابند. بنابراین آموختن مهارتهای زندگی به عنوان تکنیکهایی برای مقابله با چالشهای زندگی ضروری به نظر میرسد.