بزرگترین ترسم در زندگی تماموکمال نزیستن است. وقتی در بستر مرگ از آدمها میپرسند مهمترین حسرتشان چیست، احتمالا میگویند: «کاش این کار رو کردهبودم» یا «کاش اون کار رو کردهبودم» یا «کاش فلان حرف رو زده بودم». در پایان عمرمان بیشتر حسرت کارهایی را میخوریم که انجام ندادهایم تا اشتباهاتی که مرتکب شدهایم.
با خواندن این کتاب فردا از خواب بیدار نمیشوید و به خودتان نمیگویید: «خیلیخب، از امروز دیگه اعتمادبهنفس دارم.» بلکه یاد میگیرید چطور قدمهای کوچک لازم را هر روز و هر زمان برای رسیدن به آنچه لایقش هستید بردارید. احتمالا جایگاه فعلیتان چیزی نیست که بالاتررفتن از آن امکانپذیر نباشد. چطور اعتمادبهنفس داشته باشیم به شما میآموزد چطور و به چه چیزهایی علاقهمند باشید تا زندگی برایتان مسیری پر از دستاورد باشد.
چرا باشگاه نمیروید؟ چرا باشگاه میروید؟ چرا درخواست اضافهحقوق نمیکنید؟ چرا شغلتان را عوض نمیکنید؟ چرا رابطهی خود را با شریک زندگیتان را ارزیابی نمیکنید؟ چرا فکر میکنید کم هستید؟ چرا فکر میکنید خیلی خوب هستید؟ تابهحال خیلی جدی به این مسائل اندیشیدهاید؟ آیا از آنچه در پسزمینه میگذرد باخبرید؟
امروزه بیش از هر زمان دیگری در چرخهی منفیبافی گیر افتادهایم، از مقایسه نادرست خودمان با دیگران گرفته تا دنبالکردن خواستههایی که نه واقعا میخواهیم نه باعث شادیمان میشوند. ما برای تسلط بر جاهطلبیهایمان، شناسایی نقاط قوت و رسیدن به زندگی مدنظرمان به اعتمادبهنفس احتیاج داریم. جیمز اسمیت اینجاست تا خیلی صریح و به پشتوانهی علم و تکیه بر مثالهای مختلف به خواننده برای تقویت اعتمادبهنفس کمک کند، به گونهای که بتواند در مسیر رشد و پیشرفت قرار گیرد.