اکبر رادی


تولیدکننده

بازه‌ی قیمت (تومان)

از

تا

مرتب‌سازی
تعداد تصاویر
ارثیه ایرانی (نمایش نامه)
  • همراه با تخفیف
  • 110,000 تومان
  • با تخفیف: 93,500 تومان
صیادان
  • همراه با تخفیف
  • 125,000 تومان
  • با تخفیف: 106,250 تومان
از پشت شیشه ها (نمایش نامه)
  • همراه با تخفیف
  • 75,000 تومان
  • با تخفیف: 63,750 تومان
مرگ در پاییز (نمایش نامه)
  • همراه با تخفیف
  • 98,000 تومان
  • با تخفیف: 83,300 تومان
پایین،گذر سقاخانه (نمایش نامه)
  • همراه با تخفیف
  • 85,000 تومان
  • با تخفیف: 72,250 تومان
شب روی سنگفرش خیس
  • 160,000 تومان
  • با تخفیف: 160,000 تومان
منجی در صبح نمناک (نمایش‌نامه)
  • 33,000 تومان
  • با تخفیف: 33,000 تومان
تانگوی تخم‌مرغ داغ (نمایش‌نامه)
  • همراه با تخفیف
  • 100,000 تومان
  • با تخفیف: 85,000 تومان
شب روی سنگ‌فرش خیس (نمایش‌نامه)
  • همراه با تخفیف
  • 160,000 تومان
  • با تخفیف: 136,000 تومان
آهنگ‌های شکلاتی (نمایش‌نامه)
  • همراه با تخفیف
  • 50,000 تومان
  • با تخفیف: 42,500 تومان
خانم‌چه و مهتابی (نمایش‌نامه)
  • همراه با تخفیف
  • 78,000 تومان
  • با تخفیف: 66,300 تومان
لبخند باشکوه آقای گیل (نمایش‌نامه)
  • همراه با تخفیف
  • 110,000 تومان
  • با تخفیف: 93,500 تومان

ارثیه ایرانی (نمایش نامه)

  • 110,000 تومان

(نمایشنامه فارسی،قرن 14)

صیادان

  • 125,000 تومان

(نمایشنامه فارسی،قرن 14)

از پشت شیشه ها (نمایش نامه)

  • 75,000 تومان

(نمایشنامه فارسی،قرن 14)

مرگ در پاییز (نمایش نامه)

  • 98,000 تومان

(نمایشنامه فارسی،قرن 14)

پایین،گذر سقاخانه (نمایش نامه)

  • 85,000 تومان

(نمایشنامه فارسی،قرن 14)

شب روی سنگفرش خیس

  • 160,000 تومان

(نمایشنامه فارسی،قرن 14)

منجی در صبح نمناک (نمایش‌نامه)

  • 33,000 تومان

این را از طرف من بده بهش. یک وقتی عصای بعثت من بود. و امروز... یادگار من است. به او بگو، بگو وقتی این را دست می‌گیرد، یاد من باشد، یاد موهای من، که پایش سفید شد. بگو این قلم نیست؛ وصیت من است، تاریخچه همه رنج‌های من، که پیش او امانت می‌گذارم. و او برای حفظ حرمتش باید مثل من، مثل شمع، آب بشود و قطره قطره با خون بنویسد. و طوری بنویسد که زندگی می‌کند؛ وگرنه امانت مرا لکه‌دار کرده...

تانگوی تخم‌مرغ داغ (نمایش‌نامه)

  • 100,000 تومان

هنگامی که این عصاره عذاب را در مشت می‌فشردم، شاهد جنبش یک عقرب، یکی از طغیانی‌ترین حالات نفسانی خود نیز بوده‌ام، که سر به شورش گذاشته، در سایه روشن صحنه می‌خزید و بر عفاف حس‌های آبی، تانگو... من شعله می‌کشید. نمایش‌نامه‌ای در معاینه انسان ترک خورده روزگار ما و تاملی در نشانه شناسی یک درد، شکل مثلث ترکیب محوری، و یک زبان سیاه و حشی پلی فونیک که از عمق میراث‌های فرهنگی دور دست ما قطره قطره چکیده، لا محاله تاتر نوین ایران با تمام عصمت خود به شدت واژه‌های برهنه‌اش نیازمند است، به شرط آنکه ما نیز در قضاوت‌مان چنان اعتماد و عدالتی داشته باشیم که با تجربه‌های آشکار زبان و توازن پنهان آن با جبر ساختار بی‌واهمه‌ای روبرو شویم.

شب روی سنگ‌فرش خیس (نمایش‌نامه)

  • 160,000 تومان

حامد: در پارکینگ شما چهار تاق باز بود ، دیدم از این طرف صرف بیشتری دارد! (یکی دو قدم پیش می‌آید.) سلام... انگار جای حساسی وارد صحنه شده‌ام. شعر می‌خواندید؟ رخساره: ما، در وقت خودش شعر هم می‌خوانیم. حامد: شعر و موسیقی، دو پای ثابت محفل استاد! (توی دست‌های سرد و بسته‌اش ها می‌کند و به سمت پیانو می‌آید.) و پیانو... که همیشه مرا یاد یک بیت، یک بیت مرموز می‌اندازد. چه بود فال آن شب؟ به چشم کرده‌ام ابروی ماه سیمایی... هه! انار دانه کرده و خاله ناهید با یک پیرهن ماکسی مشکی کنج کاناپه نشسته بود...

آهنگ‌های شکلاتی (نمایش‌نامه)

  • 50,000 تومان

یک نیمکت سنگی زیر شاخه‌های افشان یک درخت بید و تیر چراغی که از زاویه به صحنه می‌تابد... پارک خلوت شده است. پیرمرد گردش‌کنان می‌آید و روی نیمکت می‌نشیند. آدمی است معمولی که نکته قابل وصفی در ظاهر او نیست. با دستمال آهسته خودش را باد می‌زند و پشت گردن و زیر چانه‌اش را از نم و نای عرق پاک می‌کند، و آن‌گاه محو تماشای دختر و پسر جوانی می‌شود که دست در دست هم دارند و پسر جوان نجواگرانه و دختر مسحور زمزمه‌های پسر (و هر دو بی‌توجهی به پیرمرد) خرامان از برابر او می‌گذرند. کمی که آن دو گذشتند، جوان با یک کوله از سمت مخالف وارد می‌شود. قیافه ظریف و اندام متناسبی دارد. زنجیر طلایی به گردن انداخته، تی‌شرت زرد، شلوار لی، کفش‌های کتانی پوشیده و موهایش را از عقب بسته آویزان کرده است.

خانم‌چه و مهتابی (نمایش‌نامه)

  • 78,000 تومان

سامان: من سر این چیزهای پیش پاافتاده عصبی نمی‌شم. (یک تکه رنگ پرتاب می‌کند.) فقط، گاهی از اینکه معاصر نسل خودم می‌شم و تا سطح نقش‌های عمومی نزول می‌کنم، چنان احساس بلاهتی به من دست می‌ده که بی‌اراده سیگار مو می‌ندازم دهنم و عین آدامس شروع می‌کنم به جویدن. ماهرو: به این ترتیب، در جوار هنرمند عظیم‌الشانی مثل تو انگار سهم من خواندن یک ترانه کوچک باغی غمناکه. سامان: داری حال منو می‌گیری مارو. ماهرو: این یکی از آهنگ‌های درخواستی منه، یادت باشه استاد، من به هر چیزی که بوی خاک منو بده...

لبخند باشکوه آقای گیل (نمایش‌نامه)

  • 110,000 تومان

غروب. فروغ‌الزمان با لباس منزل کج نیمکت، کنار بخاری نشسته، سرش را مضطربانه روی دست تکیه داده است. صدای خفه موتور اتومبیل در باغ. فروغ‌الزمان سربلند می‌کند و گوش می‌گیرد. سپس با نور امیدی که در چهره‌اش دمیده، دستی به موهایش می‌کشد و از جا برمی‌خیزد. صدای گفتگوی نامفهوم از بیرون تالار. فروغ‌الزمان با اشتیاق یکی دو قدم طرف در ورودی برمی‌دارد. فخر ایران و تجدد وارد می‌شوند. فخر ایران پالتوی خز با اشارپ و دستکش پوشیده است. تجدد با تفنن‌های مشابه تا چند لحظه پشت سر او پنهان است؛ ولی وقتی پیدا می‌شود، انحنای محسوس پشت، قد کوتاه و کیف طبی او قبل از هز چیز جلب نظر می‌کند... فخر ایران به محض ورود خنده‌اش را سر می‌دهد.

1  2  صفحه‌ی 1