معلوم نیست که چند ساله با این وضع دیوارها داریم زندگی میکنیم! هیچوقت هم فکر نمیکردیم که قراره آوار بشن رو سرمون؛ ولی دیوارها، همهجا میتونن آوار بشن روی سرمون.
همهجا میتونیم خاک بر سر بشیم. معلوم نیست چند تا گروه باید راه بیفتن تا ببینن پشت دیوارهای خونههای شهر، چه سوراخسنبههایی وجود داره؛ کی میدونه پشت دیوارهای خونهش چه خبره؟ راستش، دیگه هیچ حوصله ندارم که راه بیفتم و دوباره همه چیز رو به هم بزنم و همه کثافتها رو بیارم بالا. همینه دیگه؛ همینه.